جشن "بادبره" یا "بادروزی"
روز بیست و دوم هرماه از گاهشماری باستانی ایران(برابر با شانزدهم ماه در گاهشماری امروز)، "بادروز" نام دارد و در ایران باستان این روز گرامی داشته میشد. زیرا باد یکی از چهار آخشیج(عنصر) ورجاوند(مقدس) و پاککننده است.
پیشینیان سالی یکبار "بادروز" را جشن میگرفتند و گرامیداشت آخشیج "باد"، یک هفته دنباله داشت. ایرانشناسان دربارهی اینکه جشن "بادبره" در چه زمانی برگزار میشد، دو گمان دارند.
گروه نخست میگویند این جشن در بادروز از دی ماه برگزار میشد و در زمان یکهفته برگزاریاش، واپسین جشن "دیگان" را در بر میگرفت. گروه دوم باور دارند که "بادبره" در بادروز از بهمنماه برگزار میشد.
با نگر به آنچه در نسکها برای ما مانده، به دید میرسد که گمان نخست فزینتر(قویتر) باشد.
"جشن باد" داستانی خواندنی دارد. میگویند در هزارههای دور، هفت سال در سرزمین ما باد نوزید. پس از هفت سال در چنین روزی، چوپانی نزد خسرو[*] رفت و گفت: دیشب بادی به آهستگی وزید تا جایی که موی گوسپندان(گوسفندان) اندکی جنبید. این رویداد ایرانیان را شاد کرد و "جشن بادروزی" پدید آمد.
در "جشن بادروزی" بازار همگانی برپا میشد و مردم در آن روز رشتههایی از نخ هفترنگ را به آغوش باد میسپردند.
ابوریحان بیرونی میگوید که در گومِس (قم) و شهرها و روستاهای نزدیک به آن، "بادروز" با شادی، پایکوبی و راه افتادن کاروانهای شادی همراه بود. همچنین در بازار ویژهی این جشن، ابزار شادمانی در دسترس بود. در اسپادانا(اصفهان)، این روز را "کژین" مینامیدند و یک هفته جشن میگرفتند.
به این جشن "کژین" و "باذ وره" نیز میگویند. در زبان اوستایی «واتـَه»(باد) و ایزد نگاهبان آن با همین نام از بزرگترین ایزدان ایرانی در باورهای «زَروانی» یا «زُروانی» بشمار میرفتند.
پینوشت*: در داستانها نوشتهاند "شبان نزد کسرا رفت..." کسرا تازی شدهی خسرو است و در گذشته تازیان به همهی پادشاهان ایران خسرو(کسرا) میگفتند. در داستانهای جشن بادروزی نوشته نشده که فردید(منظور) کدام پادشاه ایران است. تنها میتوان گمان کرد که یکی از پادشاهان کهن، پیش از دورهی ساسانیان باشد
برچسب : نویسنده : 6027o بازدید : 227